... شهدا در راه اسلام و برای رسیدن به معشوق و دفاع از میهن اسلامی خویش از هستی خود گذشته و به جبهه رفتند. از خدای بزرگ میخواهم که توفیق شهادت به من عنایت کند تا جان نا قابلم را در راه اسلام عزیز و احیای پرچم توحید نثار کنم.
از شما میخواهم که ... جزو حزبالله واقعی باشید و روز به روز بر قدرت و وحدت و یکپارچگی خود بیفزائید و سپاه اسلام را در جبهه و پشت جبهه یاری کنید. درود و سلام بر پدران و مادرانی که چنین فرزندانی تربیت کردهاند که پیرو ولایتفقیه و مسلمان واقعی و دلسوز به اسلام و میهن اسلامی خود باشند.
اجر و مزد چنین ملتی با خداست و دست خدا بالای سر آنهاست.
پاسدار شهید عباسعلی زاغی زادگاهش خمین و سال تولدش ۱۳۳۷ بود. هوش و ذکاوت و کنجکاوی، از خصلتهای بارز دوران کودکیاش بود و بیصبرانه در انتظار زمانی بود که پا به محیط مدرسه بگذارد.
با علاقه و پشتکار، درسهای خود را تا پایان دوره متوسطه به پایان برد.
دیگر جوانی شده بود رشید و آگاه به سربازی رفت. اما شنید که حضرت امام(قدس سره) فرمان داده که سربازان، پادگانها را ترک کنند. او که فرمان از رهبر و مرجع تقلید میبرد، همچون دیگر فرزندان متعهد این مرز و بوم، خدمت زیر پرچم را رها کرد و به صفوف ملت انقلابی پیوست و همچنان در تلاش بود تا آنکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
با تحمیل جنگ به نظام نوپای جمهوری اسلامی، او خود را موظف به دفاع از انقلاب دید. جزو اولین گروه اعزامی از خمین، به صورت داوطلب به جبهه شتافت. پس از آنکه در میدان جهاد، صداقت و ایمان خویش را آزمود، به شهر برگشت و به عضویت سپاه پاسداران درآمد. باز هم راهی جبهه شد. این بار، در عملیات محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شرکت نمود و سربلند، به خمین بازگشت.
نوبتی دیگر به کربلای جنوب عزیمت کرد و در کنار برادران جان بر کف، به عنوان فرمانده گروه اعزامی از خمین در گردان امام سجاد(علیه السلام) در تیپ 22 بدر در خطه خونین خرمشهر جنگید. در عملیات بیتالمقدس بود که جاننثار اسلام و رهبر شد. در حالی که نام امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر زبان داشت، در آزادسازی خرمشهر، مدال شهادت گرفت. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر خمین شش ماه بعد میزبان برادر شهیدش حیدرعلی، شد که در مهرماه سال 1361 در منطقه پیرانشهر به شهادت رسید.